سوران رجبی؛ محمد نریمانی؛ عباس ابوالقاسمی
چکیده
هدف اصلی این مطالعهبررسی تأثیر نوروفیدبک در افزایش عملکرد هوشی و توجه کودکان مبتلابه نارساخوانی میباشد.جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشآموزان پسر نارساخوان مراجعهکننده به مرکزویژه ناتوانیهای یادگیری در شهرستان اردبیل در سال 1389 تشکیل میداد که تعداد 31نفر به روش نمونهگیری در دسترس از بین آنها انتخاب شدند. ماهیت موضوع ...
بیشتر
هدف اصلی این مطالعهبررسی تأثیر نوروفیدبک در افزایش عملکرد هوشی و توجه کودکان مبتلابه نارساخوانی میباشد.جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشآموزان پسر نارساخوان مراجعهکننده به مرکزویژه ناتوانیهای یادگیری در شهرستان اردبیل در سال 1389 تشکیل میداد که تعداد 31نفر به روش نمونهگیری در دسترس از بین آنها انتخاب شدند. ماهیت موضوع و اهدافمطالعه ایجاب میکرد که از روش آزمایشی و طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروهپلاسیبو استفاده شود. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل دستگاه نوروفیدبک (NFT)،مقیاس ارزیابی ADHD وندربیلت (فرم والدین)، آزمون عملکرد پیوسته(CPT)، آزمون اختلال در خواندن، مقیاس تجدیدنظرشده هوش وکسلر کودکان و پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج تحلیل واریانسچندمتغیرهبهبودیمعنیداریرادر آزمون هوشی وکسلر درپسآزمونو پیگیری دوماهه در گروه نوروفیدبک واقعی در مقایسه با گروه نوروفیدبک کاذب نشانداد. همچنین نتایج نشاندهنده بهبودیمعنیداریدرزیر مقیاسهای آزمون عملکرد پیوسته یعنی پاسخهای صحیح، خطای حذف و خطای ارائه درپسآزمون و پیگیری دوماهه در گروه نوروفیدبک واقعی درمقایسه با گروه نوروفیدبک کاذببود.نتایج این پژوهش حاکی از کارآیی نوروفیدبک و پایداری آن بهعنوان یک شیوه اثربخشدر کاهش مشکلات توجه و افزایش عملکرد هوشی دانشآموزان مبتلابه نارساخوانی درمقایسه با گروه پلاسیبو است.
محمد نریمانی؛ عبدالله قاسم پور؛ عباس ابوالقاسمی؛ شهناز حسنزاده
دوره 17، شماره 2 ، دی 1389، ، صفحه 143-164
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه بازشناسی بیان چهرهای هیجان و پردازش شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی (آشفته و پارانوئید) و افراد بهنجار میباشد. روش پژوهش حاضر علّی – مقایسهای است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (30 نفر پارانوئید و 30 نفر آشفته) و 30 نفر از افراد بهنجار که از لحاظ جنس، سن و تحصیلات با گروه بیمار همتا شده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه بازشناسی بیان چهرهای هیجان و پردازش شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی (آشفته و پارانوئید) و افراد بهنجار میباشد. روش پژوهش حاضر علّی – مقایسهای است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی (30 نفر پارانوئید و 30 نفر آشفته) و 30 نفر از افراد بهنجار که از لحاظ جنس، سن و تحصیلات با گروه بیمار همتا شده بودند، با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون بازشناسی بیان چهرهای هیجان، آزمون حافظه وکسلر، آزمون استروپ و پرسشنامه پردازش اطلاعات استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبیLSD استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین سه گروه در بازشناسی بیان چهرهای هیجان تفاوت معنیدار وجود دارد و افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در بازشناسی چهرهای هیجان نقص دارند. همچنین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید از نظر متغیر فوق بهتر از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی آشفته عمل کردند. علاوه بر این، بین سه گروه در سرعت پردازش، پردازش اطلاعات و حافظه کلامی و غیرکلامی تفاوت معنادار وجود داشت. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از نوع آشفته از نظر متغیرهای پردازش اطلاعات، حافظه کلامی و غیرکلامی نسبت به دو گروه دیگر در وضعیت پایینتری قرار داشتند، از لحاظ سرعت پردازش افراد بهنجار در وضعیت بالاتر نسبت به دو گروه دیگر قرار داشتند. نقص در بازشناسی بیان چهرهای هیجان و پردازش شناختی در بیماران اسکیزوفرنی عمیقتر از افراد بهنجار میباشد، همچنین این نقایص در بیماران آشفته برجستهتر از بیماران پارانوئید میباشد. این نتیجهها تلویحات مهمی برای پیگیری و درمان مبتلایان به اسکیزوفرنی دارد.
عباس ابوالقاسمی؛ مسلم عباسی؛ محمد نریمانی؛ حسین قمری
دوره 16، شماره 2 ، دی 1388، ، صفحه 129-152
چکیده
هـدف پژوهش حاضر بررسی نقش منبع کنترل درونی، تحمل ابهام، عزت نفس، خودکارآمدی، خودشکوفایی، خطرپذیری و نوآوری به عنوان پیشبینهای موفقیت و شکست مدیران واحدهای تولیدی در کارآفرینی بود. نمونهی این پژوهش شامل190 مدیر (105 مدیر موفق و 85 مدیر ناموفق از نظر کارآفرینی) بود، که به صورت تصادفی از واحدهای تولیدی استانهای مرکزی و اردبیل انتخاب ...
بیشتر
هـدف پژوهش حاضر بررسی نقش منبع کنترل درونی، تحمل ابهام، عزت نفس، خودکارآمدی، خودشکوفایی، خطرپذیری و نوآوری به عنوان پیشبینهای موفقیت و شکست مدیران واحدهای تولیدی در کارآفرینی بود. نمونهی این پژوهش شامل190 مدیر (105 مدیر موفق و 85 مدیر ناموفق از نظر کارآفرینی) بود، که به صورت تصادفی از واحدهای تولیدی استانهای مرکزی و اردبیل انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس منبع کنترل درونی، مقیاس تحمل ابهام، مقیاس خودکارآمدی، مقیاس خودشکوفایی، مقیاس عزتنفس و پرسشنامه شخصیتی استفاده شده است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتیجههای به دست آمده از معادله تابع ممیز، فرضیهی پژوهش را تأیید کرد و یافتهها نشان دادند که مدیران موفق و ناموفق در کارآفرینی را میتوان از روی متغیرهای شخصیتی پیشبینی کرد. نتیجههای به دست آمده و مدل ارایه شده توسط این پژوهش مورد بحث قرار خواهد گرفت.